اساتید برجسته اقتصاد مطرح كردند؛

نظریه پرداز های انقلاب بستر توسعه را در قانون اساسی طراحی كردند

نظریه پرداز های انقلاب بستر توسعه را در قانون اساسی طراحی كردند حراج كن: تهران-اساتید برجسته اقتصاد از دانشگاه های مختلف كشور، ضمن تاكید بر نگاه توسعه گرای نظریه پرداز های انقلاب اسلامی، بر لزوم بازگشت به قانون اساسی و اصلاح ساختاری بعنوان راهكار حل مسائل كشور تاكید كردند.


در همایش «اسلام و توسعه اقتصادی از منظر پنج متفكر اسلامی» كه روز یكشنبه از جانب انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، ابتدا دكتر علی مطهری نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، از عدم اصلاح ساختار اقتصادی كشور انتقاد نمود و آن را ناشی از رفتار حاكمان دانست.

وی در آیین افتتاح این همایش كه در خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همكاری انجمن علمی اقتصاد اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: موانع تحقق توسعه اقتصادی با شاخص هایی كه مد نظر اسلام است باید رفع گردد و ما باید ابتدا این شاخص ها را بشناسیم و بعد به سراغ آن ها برویم.

مطهری اضافه كرد: تقسیم بندی ساختار اقتصادی كشور به بخش دولتی، حاكمیتی و خصوصی ضعف ها و نقاط قوتی دارد. ما باید ساختار اقتصادی كشور را تغییر بدهیم. بنا نبود بنیادها در كشور به كارتل های بزرگ اقتصادی تبدیل شوند و انتظار ما از رئیس جمهور اصلاح این ساختار بود.

وی ادامه داد: موانع تحقق اقتصاد با شاخص های مدنظر اسلام و با تقسیم بندی اقتصاد به برنامه ای عملی و نظری نیازمند است. همان گونه كه فیزیك اسلامی و غیراسلامی نداریم، اقتصاد علمی و نظری اسلامی و غیراسلامی هم نداریم. به یك معنا اقتصاد اسلامی داریم كه همان اقتصاد برنامه ای است، این اقتصاد می تواند به اقتصاد اسلامی و غیراسلامی تقسیم شود كه متكی به دستورات و احكام اسلامی است. مثلا اینكه ما می گوییم آیا اسلام مالكیت را می پذیرد یا نه؟! پاسخ این است كه بله؛ مالكیت در طبیعت حكمی جدا از مالكیت ماشین دارد.

وی با اشاره به آرای شهید مطهری درباره سرمایه داری اضافه كرد: سرمایه داری پدیده نویی است و تنها به استفاده از آلت و ابزار محدود نمی گردد. ماشینیسم ماشین را جایگزین انسان كرده است و به مظهر فكر انسان تبدیل گشته است. ماشین جایگزین انسان است نه یك آلت و ابزار مصنوعی. ماشین همه امور انسان را با راندمان بیشتر و بالاتر انجام می دهد. مشخصه اصلی سرمایه داری این است كه سرمایه دار ماشین را با این قدرت عظیمش در اختیار دارد، در صورتیكه نه خالق ماشین است نه مخترع آن بلكه تنها خریدار آن است. حال این پرسش مطرح می گردد چنین منبعی می تواند مالك آن باشد یا باید در اختیار عموم قرار گیرد؟
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به سخنان شهید مطهری در زمینه اقتصاد، با بیان این كه «جامعه اسلامی باید شرایط را برای همگان یكسان و مساوی قرار بدهد و پیشرفت حق تمام افراد است»، خاطرنشان كرد: از منظر اسلام مال و ثروت ابتدا به اجتماع متعلق می باشد و بعد فرد؛ ساختار سرمایه داری موجود در جوامع ظالمانه است. كار به قدر احتیاج كه نظریه سوسیالست هاست هم از منظر ما مردود است. علاوه بر این اسلام استثمار را نمی پذیرد؛ حكومت حق دارد قدرت و ثروت را كنترل كند. عدالت و مساوات از شاخصه های اسلام است و ما آن را پیش از دین می دانیم.

مطهری با اشاره به اینكه «جامعه اسلامی جامعه بدون تبعیض است»، اضافه كرد: ما باید به شكلی سوسیالیسم اخلاقی در جامعه باور داشته باشیم؛ معنویت عامل تولید تعادل اجتماعی است. عدم تعادل در جامعه به علت پیدایش طبقه محروم با عقده های روانی از یك سو و طبقه پرتوقع از جانب دیگر سبب می گردد شاخص های اقتصادی مدنظر اسلام پیاده نشود.

وی ادامه داد: شاخصه بعدی این است كه ثروت نباید به صورت زمین بایر درآید و باید تمام طبقات جامعه را محترم بشماریم؛ فلسفه زكات هم در همین مبحث است. مبحث دیگری كه باید به آن توجه داشت، مسأله ربای قرض است و كسی كه قرض می دهد عین مالكیت را برای مدتی از دست می دهد پس قرض نمی تواند سود داشته باشد.

** پیوند اقتصاد و اسلام با استفاده از اخلاق/ انتقاد از تقسیم اقتصاد كشور به سه بخش دولتی، حكومتی و خصوصی
نائب رئیس مجلس در ادامه با بیان این مطلب كه «پیوند اقتصاد و اسلام با استفاده از اخلاق انجام می شود»، اظهار داشت: تا زمانی كه حدود اسلام مشخص نشود، نمی توانیم اقتصادی سالم داشته باشیم. اقتصاد بدون در نظر گرفتن اخلاق قابل تأمین نیست. وقتی اقتصاد كشور به سه بخش دولتی، حكومتی و خصوصی تقسیم می شود، در این میان بخش خصوصی كوچك و ضعیف است. ما نتوانستیم زمانی كه بازار قطر نیازمند محصولات ما بود آن را تسخیر نماییم، چون بخش خصوصی كشور ضعیف بود. حتی در زمان اختلاف بین تركیه و روسیه هم ما به علت ضعف در همین بخش نتوانستیم بازارهای این كشور را در دست بگیریم. ساختار حكومتی ما باید تغییر كند، نهادهای حكومتی نباید به امور اقتصادی مشغول شوند. نهادهایی چون ستاد اجرایی فرمان امام و بنیادها به شكل موقت بوجود آمده بودند و به نظر من بنا نبود فعالیت شان تابحال ادامه پیدا كند و تبدیل به كارتل های بزرگ شوند.

وی اضافه كرد: انتظار ما این بود كه روسای جمهوری این ساختار را اصلاح كنند، اما تابحال هیچ رئیس جمهوری نتوانسته چنین كند. رفتار حاكمان ما هم از عوامل دیگر عدم تحقق اصلاحات است.

**توسعه در آرای شهید بهشتی و قانون اساسی از زبان فرزند ایشان
این نشست با سخنان علیرضا بهشتی استاد علوم سیاسی ادامه یافت كه با اشاره به آرای شهید بهشتی كه در كتاب «نظام اقتصادی در اسلام» ذكر شده است، اظهار داشت: ایشان به مبحث زیربنای نظام اقتصادی در اسلام، در قالب پرسش و پاسخ می پرداختند. آقای بهشتی بحث را با لزوم وجود قانون حقوقی آغاز می كنند كه ناظر بر آنچه باید بشود، است.

وی اضافه كرد: آنچه تا این اواخر بعنوان علم اقتصاد مطرح می شده است، باید خنثی می بود تا در منظومه عناصر اخلاقی تعمیم پذیر باشد. البته علوم انسانی این مباحث را كنار گذاشته و ساخت مكانی، زمانی و بافت فرهنگی را هم در تحلیل مباحث دخیل می كند. مرحوم بهشتی معتقد بودند زیربنای حقوقی اقتصاد باید با جهان بینی اسلامی هماهنگ باشد.

فرزند شهید بهشتی با اشاره به اینكه «از منظر اسلام اگر فردی ابزار تولید را ساخت، حق مالكیت بر آن را دارد»، توضیح داد: این فرد حق بهره برداری از این ابزار تولید را دارد. مبحث دیگر این است كه آیا مالكیت باید مستقیم یا غیرمستقیم به كار مربوط باشد یا نه، كه شهید بهشتی معتقدند ارزش مربوط به كار است، یعنی تنها كار است كه ارزش می یابد؛ خواه مستقیم خواه غیرمستقیم.

این استاد فلسفه ضمن اشاره به بخش های مختلف این كتاب اظهار داشت: بحث های مطرح در این كتاب قرابت زیادی با توسعه دارد. شهید بهشتی پیش از آنكه آمارتیاسن و محبوب الحق نظریه های خویش را در زمینه توسعه انسانی بیان كنند، در مقدمه و بخش اقتصادی قانون اساسی به مسأله توسعه انسانی و به خصوص رهیافت قابلیت افزایی پرداخته شده است.

وی با اشاره به مبحث به شادكامی كه از سال 2009 در شاخص های توسعه شده است، اظهار داشت: این همان موضوعی است كه ما در فلسفه نوارسطویی تحت عنوان اخلاق توسعه با آن آشنا هستیم. البته منظورم این نیست كه شهید بهشتی هر آنچه كه باید را پیش تر گفته اما مقصود این است كه بن مایه های لازم را مطرح كرده بودند.

**صدر: نظریه اقتصادی امام موسی صدر سرمایه اجتماعی است
پس از سخنان مطهری و بهشتی، دكتر سیدكاظم صدر استاد اقتصاد دانشگاه بهشتی با اشاره با اشاره به آرای امام موسی صدر در زمینه اقتصادی و با اشاره به اینكه «توسعه اجتماعی بدون توسعه اقتصادی ممكن نیست»، تاكید كرد: امام موسی صدر برای تقویت سرمایه اجتماعی همراه با تولید سرمایه انسانی، نهادهای متعددی همچون نهادهای محلی، منطقه ای و همگانی را تولید كردند.

كاظم صدر اضافه كرد: آرای ایشان از دو جهت با دیگر متفكران متفاوت می باشد. اول اینكه ایشان علاوه بر تحصیلات حوزوی به شكل آكادمیك اقتصاد خوانده اند و دوم اینكه، بنا داشتند ساختار اقتصادی مورد نظر خویش را در جامعه لبنان اجرا كنند، یعنی یك برنامه اقتصادی داشتند.

وی با اشاره به اینكه «امام موسی صدر شرایط لبنان را برای فعالیت آماده تر از قم و ایران می دیدند و بنابراین به آنجا مهاجرت كردند»، خاطرنشان كرد: مناسب ترین نظریه ای كه می تواند مبین دیدگاه ایشان باشد، نظریه سرمایه اجتماعی است.

استاد اقتصاد دانشگاه بهشتی با اشاره به لزوم تولید وضعیت ثبات و امنیت در بازار تاكید كرد: حاكمیت باید چنین امكانی را برای بازار تولید كند. ازاین رو برای تولید رونق در بازار باید زیربنای لازم برای آن تولید شود. امام موسی صدر برای تقویت سرمایه اجتماعی همراه با تولید سرمایه انسانی، نهادهای متعددی همچون نهادهای محلی، منطقه ای و همگانی را تولید كردند. بخش عمده این نهادها شامل بخش های آموزشی، عمرانی و نهاد دفاعی بودند.

صدر در تشریح دلایل موفقیت امام موسی صدر اظهار داشت: از دلایل موفقیت ایشان سخنرانی های مبتنی بر جهان بینی اسلامی بود كه به آن جامه عمل می پوشاند.

**نقل قول مؤمنی از شهید بهشتی
در این نشست كه كلیپ های تصویری كوتاهی از زندگی و سخنرانی های امام موسی صدر، شهید محمدباقر صدر و شهید بهشتی پخش گردید، فرشاد مؤمنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بعد از پخش تصاویری از شهید بهشتی، پشت تریبون قرار گرفت و در سخنانی با اشاره به اهمیت مبحث مشاركت در تحقق توسعه اظهار داشت: شهید بهشتی معتقد بودند باید به سمت نظم اجتماعی غیرقائم به شخص رفت كه امكان انباشت سرمایه های انسانی و فردی را فراهم می كند.

فرشاد مؤمنی افزود: برای خروج از بحران های جامعه به دو سطح از معرفت نیاز داریم؛ یكی بنیان های اندیشه ای شكل دهنده وضعیت موجود و دیگری بنیان های اندیشه ای شكل دهنده وضع مطلوب. در اولی باید مشخص نماییم وضعیت موجود ناشی از عمل به باورهای موجود است یا دور زدن آنها؛ شخصا معتقدم چون از آن اصول عدول كردیم به این مرحله رسیدیم.

وی در ادامه با اشاره به دیدگاه های شهید بهشتی درباره اقتصاد و اسلام، اظهار داشت: وقتی راجع به توسعه صحبت می نماییم باید همه لوازم آن را در نظر داشته باشیم زیرا توسعه یك امر استثنایی بسیار پیچیده است. در بحث توسعه از منظر اسلامی، هفت كاركرد از منظر جهان بینی و ایدئولوژی قابل توجه است كه بعنوان كاركردهای انتزاعی مطرح است. این هفت مورد عبارت است از: مهار عدم اطمینان نسبت به محیط اجتماعی، تولید سازگاری با محیط اجتماعی، تولید معنای عقلانیت های متفاوت و مختار انسانی، تولید تغییرات نهادی و رویدادهای اقتصادی، حل معضل سواری مجانی، توزیع تخصیص منابع غیربازاری، حداقل سازی هزینه های پیروی و اطاعت و مسئولیت پذیر ساختن فردی و اجتماع انسان ها.

این اقتصاددان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به آرای شهید بهشتی اظهار داشت: ایشان برای انسان شش خصوصیت مهم تأثیرگذار در زمینه توسعه را برجسته كرده اند كه عبارتند از آگاهی دوربرد، قدرت شناخت خیر و شر، برخورداری از اختیار، مسئولیت، خلاقیت، ابتكار و تحول پذیری.

وی ادامه داد: ایشان بهبود كیفیت زندگی فردی و اجتماعی را بدیهی می دانست و كوشش برای اعتلای بخش اجتماعی را بعنوان یك تكلیف شرعی قرآنی به حساب می آورد و همواره بر هویت جمعی پیدا كردن جامعه تاكید داشت.

مؤمنی در ادامه با بیان این كه «شهید بهشتی همواره بر نظم اجتماعی غیرقائم به شخص و مشاركت محور تاكید داشتند»، اظهار داشت: شهید بهشتی در ارتباط با امكان موضوعیت یافتن عملكرد قابل قبول اقتصادی، بر این باور بود كه باید به سمت نظم اجتماعی غیرقائم به شخص رفت كه مهمترین كاركرد آن پیش بینی پذیر كردن امور و فراهم سازی امكان انباشت سرمایه های انسانی و فردی است.

**راغفر: اگر شهید بهشتی و مطهری بودند، نگاهشان به عدالت تغییر می كرد
جلسه با سخنان دكتر حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا ادامه یافت كه با اشاره به نئولیبرالیسم حاكم و مشكلات ناشی از نبود عدالت اجتماعی تاكید كرد: اگر افرادی مانند شهید مطهری و شهید بهشتی امروز زنده بودند، بطور قطع نوع نگاه شان نسبت به عدالت اجتماعی متحول می شد.

راغفر با بیان این كه «جامعه مبتنی بر بازار با اصل بازار فرق دارد»، اظهار داشت: ساز و كار بازار تخصیص منابع است؛ اما اگر بازار رنگ و بوی بی عدالتی بدهد یعنی بی اخلاق است. جامعه مبتنی بر بازار یعنی این كه همه چیز را باید به عرضه و تقاضا سپرد. درحالی كه سازوكار بازار مبتنی بر اصل برابری است. باید لزوم ها در جامعه تأمین شود و نابرابری ها از بین برود.

وی در ادامه با بیان این كه «برخی از جوامع، اسلامی تر از ما رفتار می كنند»، اظهار داشت: علت آن حاكم بودن اصل برابری در این جوامع بوده است. اندیشمندان اسلامی بیشتر به مسائل گروه های رقیب یعنی سرمایه داری و سوسیالیسم و كمتر به واقعیت های اجتماعی پرداخته اند. در حالیكه غربی ها به صورت عمده به مسائل جوامع خود توجه داشته اند. یكی از تفاوت های جوامع غربی و اسلامی در اقتصاد و عدالت اجتماعی این است كه اندیشمندان اسلامی بر رعایت اخلاق تاكید دارند؛ باآنكه مشابهت های خیلی جدی هم بین سوسیالیسم اخلاقی در غرب و نگاه اندیشمندان اسلامی وجود دارد.

این استاد اقتصاد ادامه داد: اگر افرادی مانند شهید مطهری و شهید بهشتی امروز زنده بودند، بطور قطع نوع نگاه شان نسبت به عدالت اجتماعی متحول می شد و این نگاه در پاسخ به نیازهای روز ما بود كه به علت نبود نقش عدالت اجتماعی با مشكلات جدی در این بخش روبه رو هستیم.

وی در ادامه با نكوهش سلطه اندیشه بازار و واسپاری تمام پدیده های اقتصادی به بازار پس از جنگ، اظهار داشت: سیاست های تعدیل، نئولیبرالیسم فردگرایانه را در جامعه ترویج و آن را مبتنی بر بازار تعریف كرد و تمام پدیده های انسانی را به عرضه و تقاضا سپرد.

**یوسفی: به جای مسائل مهم مثل ظلم و بی عدالتی، بر مسائل سطحی مثل حجاب و كنسرت تمركز كرده ایم
دكتر محمدرضا یوسفی، استاد دانشگاه مفید سخنرانی بود كه در این همایش از تفكرات اقتصادی شهید مطهری سخن گفت. وی با اشاره به دلایل افول جوامع مسلمانان از منظر شهید مطهری اظهار داشت: ما نباید عامل بیگانه را در افول جامعه مسلمانان بزرگ تلقی نماییم. باید بدانیم كه ابتدا خود در راه تاریخی مان دچار افول شدیم و بعد در مواجهه با تمدن غرب، عقب رفتیم. كمرنگ شدن سه عنصر عدل محوری، عقل گرایی و دعوت به تفكر، عواملی بودند كه سبب افول جامعه مسلمانان از درون شدند.

به گفته وی، شهید مطهری اعتقاد دارد كه در كنار تلاقی ما با تمدن غرب، ترویج جمود و دوری از عقل و عدل توسط حكومت ها، دستگاه روحانیت، تفكر فردمحور و فقدان تفكر نظام محور، عوامل انحراف جامعه اسلامی بوده است.

حجت الاسلام یوسفی با اشاره به جایگاه روحانیت در این زمینه اضافه كرد: روحانیت با عنایت به یك سری مسائل و در حاشیه قرار دادن مسائل مهم، موجبات عوام زدگی را فراهم نمود. در واقع دغدغه روحانیت، مسائل كلیدی و كلان نظیر توزیع عادلانه ثروت، آموزش و حاكمیت ملی نبود.

این استاد دانشگاه، برخورد سطحی با پدیده سرمایه داری را از مصادیق جمود دانست و اظهار داشت: ما به جای توجه به مادر این تحولات و نوع روابط در این جهان، به محصولات آن توجه داریم و به جای توجه به مسائل مهم مطرح شده در نهج البلاغه از منظر امام علی(ع) مثل ظلم و بی عدالتی، بر مسائلی سطحی و ظاهری مانند حجاب، پوشش و كنسرت تمركز كرده ایم.

وی در انتها از ضروت تفكر نظام محور سخن گفت و با اشاره به لزوم اصلاح ساختاری از نگاه شهید مطهری در جوامع اسلامی اظهار نمود: آنچه از منظر شهید مطهری اهمیت دارد ساختار اجتماعی و ساختار سیاسی است و به جای توجه به فرد باید به ساختار توجه نماییم. در نقد نظام قضایی، باید سراغ ساختار رفت نه افراد.

**تاكید اسلاملوئیان بر لزوم تغییر ادبیات سنتی فقهی
دكتر كریم اسلاملوئیان، استاد دانشگاه شیراز، در این همایش ابتدا به تعریف توسعه پرداخت و با اشاره به اینكه «برخی صاحبان تریبون، در سخنرانی هایشان بر مبنای تعاریف بسیار قدیمی از توسعه، درباره این مفهوم قضاوت می كنند و نسبت به آن موضع دارند»، اظهار داشت: توسعه در دهه 60 و پس از جنگ جهانی دوم به مفهوم رشد اقتصادی بود، اما در دهه 70 میلادی كه علی رغم رشد اقتصادی كشورها، فقر و بیكاری گسترش یافته و شكاف طبقاتی شكل گرفته است، مبارزه با فقر و بیكاری به مفاهیم توسعه وارد می گردد.

اسلاملوئیان با اشاره به اینكه «برخی تصور می كنند، توسعه به توزیع درآمد و همینطور عدالت بی تفاوت است»، خاطرنشان كرد: اینكه عدالت مقابل توسعه است، برداشتی غلط از مفهوم توسعه در اقتصاد غرب است. اتفاقا امروز متفكران آنها معتقدند كه اگر عدالت و توزیع درآمد را حذف كنید، دیگر توسعه نیست. برخی فكر می كنند توسعه به ارزش ها بی تفاوت است و صرفا هدف آن رفاه، آن هم رفاه مادی است؛ در حالیكه این دیدگاه كاملا اشتباه است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اهداف توسعه نظیر تأمین نیازهای اولیه زندگی، افزایش سطح زندگی، فرهنگ بهتر و ارزش های انسانی والاتر، عزت نفس و خودباوری، تولید توانمندی و در نهایت گسترش دامنه انتخاب ها، اظهار داشت: آیت الله صدر با وجودی كه كتاب اقتصادنا را در دهه 60 میلادی نوشته است، ولی در زمینه توجه به ابعاد مختلف توسعه از غرب جلوتر بوده و به موضوعاتی پرداخته كه آنها تازه در حال پرداختن به آنها هستند. ایشان در كتاب خود، از تفاوت شرق و غرب با اسلام در مفاهیم آزادی، مالكیت و عدالت سخن می گوید.

وی با اشاره به مفهوم توزیع درآمد و عدالت مطرح در اندیشه شهید صدر، عنوان كرد: الگوی توزیع درآمد از نگاه ایشان با غرب كاملا متفاوت می باشد. ضمن اینكه ایشان برخلاف برخی فقها معتقدند اینطور نیست كه هركس هر زمین بایری را آباد كرد می تواند از همه مواهب آن بهره مند شود. ایشان مباحث فرصت برابر اقتصاد غرب را خوب، ولی ناكافی می داند.

اسلاملوئیان با اشاره به مفهوم آزادی در اندیشه شهید صدر و تفاوت آن با آزادی غربی، می گوید: شهید صدر اعتقاد دارد تربیت اسلامی انسانی را می سازد كه قیود شرعی و الهی را خودكنترلی، عبادت و لذت بخش می داند و نه محدودیت. ضمن اینكه قانون هم باید بر رفتار همه آحاد جامعه حاكم باشد.

وی در انتها با اشاره به اینكه «برخی مباحث مطرح شده از جانب شهید صدر، تازه در بین اقتصاددانان غربی مطرح می شود»، اظهار داشت: عدالت درون نسلی و بین نسلی كه اخیرا طرح می شوند، همان قاعده «لاضرر و لاضرار» است. این نشان داده است كه لزوم دارد ادبیات سنتی خویش را تغییر دهیم تا بتوانیم این ظرفیت ها را بشناسانیم و از آنها بهره بگیریم.

**رضایی: قانون اساسی مجمع دیدگاه های پنج متفكر در حوزه اقتصاد است
حجت الاسلام دكتر مجید رضایی، دیگر سخنران این مراسم كه از اساتید دانشگاه مفید می باشد، درباره دیدگاه های اقتصادی مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی صحبت كرد. وی با اشاره به وجوه اشتراك پنج شخصیت مطرح در این همایش یعنی شهید مطهری، شهید بهشتی، امام موسی صدر، شهید محمدباقر صدر و مرحوم موسوی اردبیلی اظهار داشت: این عزیزان همه فقیه اسلام شناس و عالم به زمان بودند. از طرفی بخش زیادی از ایده های این بزرگواران بخصوص شهید بهشتی، شهید صدر و مرحوم موسوی اردبیلی در قانون اساسی ما آمده است؛ البته شهید مطهری از آنجائیكه تنها در اواخر عمر به بحث اقتصاد ورود كردند، دیدگاه هایشان كمتر در قانون اساسی استفاده شده است.

وی افزود: یك جایی كه افكار اقتصادی همه این بزرگواران جمع شده قانون اساسی جمهوری اسلامی است و این قانون نمود عملیاتی دیدگاه های آنهاست. حتی نوشته های امام موسی صدر هم در تدوین قانون اساسی مورد توجه بوده است.

یوسفی ضمن اشاره به ارتباط دوستانه و مباحثه ای این پنج متفكر با یكدیگر اظهار نمود: از آنجائیكه این بزرگان، هم اساتید مشترك و هم شیوه های مشتركی داشتند، خیلی از دیدگاه هایشان به هم نزدیك است.

وی ضمن اشاره به اینكه در بین این افراد صرفا امام موسی صدر است كه درس كلاسیك خوانده است، اظهار داشت: با این وجود بقیه آنها هرچند با مطالعه و بحث و مباحثه به اقتصاد ورود كردند ولی اتفاقا خوب هم اقتصاد را فهمیده اند؛ به عنوان نمونه، یكی از اساتید اقتصاد درباره مرحوم آقای طالقانی می گفت كتاب اسلام و مالكیت آقای طالقانی غیرقابل باور است كه توسط فردی نوشته شده كه اقتصاد نخوانده است.

این استاد دانشگاه مفید در ادامه با اشاره به شیوه مرحوم موسوی اردبیلی برای مطالعه در موضوعات، به تلاش ایشان برای دستیابی به منابع دست اول و اصل اشاره نمود و اظهار داشت: ایشان برای دسترسی به علم به سراغ همه افراد می رفت. اقتصاد سوسیالیسم را با مرحوم بهشتی خوانده بود ولی پس از مطالعاتی در حوزه اقتصاد سرمایه داری، عنوان نمود كه فهم اقتصاد سرمایه داری جز با كلاس درس و به روش ریاضیات و آمار ممكن نیست برای همین دوره هایی را كه به صورت توصیفی بود تغییر دادند و خواستند كه دوره به صورت كلاسیك شروع شود تا اساتید خرد و كلان و ریاضی و آمار برای فهم اقتصاد غرب به كار گرفته شوند.

**درس اقتصاد ماركسیست زندانی به شاگردان موسوی اردبیلی
وی اضافه كرد: ایشان حتی زمانی كه مسئولیت قوه قضاییه را داشتند، یك سری جلسات را در قم با مبحث اقتصاد طراحی كردند و هر هفته به قم می آمدند. جزوات بسیاری برای آن جلسات تهیه شد. حتی خاطرم هست آگاه شده بودند كه یكی از زندانیان، از اساتید مسلم و درجه اول ماركسیسم است. چند نفر را مأمور كردند كه بروید بگویید كاپیتال ماركس را برای شما درس بدهد و هرچه از اقتصاد بلد است برای شما بگوید. از آن جلسات هم نوار ضبط شده و در حال آماده سازی است كه انشاءالله بزودی به بازار می آید.

یوسفی با اشاره به روش این بزرگان برای فهم خوب اقتصاد و توسعه، عنوان كرد: این بزرگان همگی مدت زمان بسیار كمی از دوران انقلاب را درك كردند و مرحوم موسوی اردبیلی هم كه تا همین سال ها بودند بخش عمده ای از زندگی شان صرف مباحث جزایی و قضایی شد. برای همین عموما همگی از جامعه مطلوب اسلامی سخن گفته اند ولی راه عملیاتی و نقطه عزیمت از جامعه كنونی به جامعه توسعه یافته و لوكوموتیو حركت را مشخص نكرده اند.

** دبیری مهر: امروز نمی توانیم درباره اقتصاد اسلامی سخن بگوییم و فقط در سطح نظر بمانیم
پایان بخش این قسمت از همایش، سخنان دكتر امیر دبیری مهر، رئیس هیأت مدیره انجمن اندیشه و قلم بود كه از جایگاه هیأت رئیسه همایش به طرح پرسش هایی پیرامون «نسبت اسلام و توسعه اقتصادی» پرداخت و خواهان پیگیری این مورد در همایش های آینده شد.

وی در این زمینه با طرح این پرسش كه «نسبت اقتصاد اسلامی و حكومت اسلامی و حاكمیت چیست؟»، اظهار داشت: باید پرسید كه آیا اقتصاد اسلامی و حكومت اسلامی لازم و ملزوم یكدیگر هستند؟ آیا اقتصاد اسلامی ای كه در ذهن متفكران مورد اشاره (پنج متفكر مطرح در این همایش) قابل استنباط است یا متفكران دیگری به آن نمی اندیشند، می تواند در فضای خارج از حكومت اسلامی هم تحقق پیدا كند؟

دبیری مهر در این باره به تجربه مالزی اشاره نمود كه در آن حكومت اسلامی مستقر نیست و اظهار داشت: باید دید آیا الگوها، ارزش ها و هنجارهایی كه بعنوان اجزای اقتصاد اسلامی می شناسیم در جوامعی كه برخوردار از حكومت اسلامی نیستند هم قابل اجرا هست یا خیر؟ آیا اقتصاد اسلامی امكان همزیستی با دیگر الگوهای اقتصادی دارد؟

این استاد دانشگاه در رشته علوم سیاسی، با اشاره به سخنان سخنرانان در تبیین اندیشه متفكران مطرح در همایش اظهار داشت: آنچه در مجموع بحث های همه عزیزان عنوان شد، به نظر می آید مطلب جدی، تكان دهنده و پویایی برای توسعه ایران از منظر اسلام به اقتصاد نبوده است یا وجود ندارد. عمده مباحث حول محور جهان بینی، انسان شناسی و جامعه شناسی است كه كمتر ارتباطی با نظرات اقتصادی دارد و همینطور نگاه به اقتصاد، نگاه گفتمانی به مجموعه توسعه نیست؛ مجموعه ای كه بین مقدمات، پیامدها و الزامات اقتصاد یك همبستگی و پیوستگی وجود داشته باشد و در نهایت امر شاهد یك سبك زندگی اسلامی از آن باشیم.
وی همینطور در پاسخ به این سؤال كه «چه سبك زندگی ای با اقتصاد اسلامی متناظر است؟»، اظهار نمود: علامه محمدرضا حكیمی به این مورد به دقت توجه كرده است و جدای از قضاوت ها درباره گرایشاتشان، مجموعه الحیات از نظر سازگاری با سبك زندگی معقول تر است؛ موضوعی كه در دیدگاه های مطرح شده بسیار كمرنگ است.

دبیری مهر همینطور اظهار داشت: از جامعه دانشگاهی و كسانی كه از اقتصاد و منظومه اقتصاد اسلامی سخن می گویند انتظار است درباره مسائل جاری اقتصاد كشورمان پاسخ دهند.

رئیس هیأت مدیره انجمن اندیشه و قلم در انتها خاطرنشان كرد: ما نمی توانیم درباره اقتصاد اسلامی سخن بگوییم و فقط در سطح نظر بمانیم. حتما عملكردها و پیامدها هم بخشی از نظریه خواهد بود. با نگاه عملگرا و تجربه گرای امروزی نمی توان یك نظریه را فقط در حوزه نظری بیان كرد و از آن دفاع كرد حتما نتایج آن و تجربه آن نظریه هم مهم می باشد باید در این بخش هم حتما به سؤالات جامعه خودمان و جوامع اسلامی و جامعه بین المللی فكر نماییم و جواب بدهیم.

**مصباحی مقدم: متأسفانه دوباره اشرافیت بر جامعه ما غلبه كرده است
بخش پایانی این همایش، میزگردی بود با عنوان «نسبت اسلام و توسعه اقتصادی» كه طی آن، استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به تأثیر توزیع درآمد و عدالت در توسعه تاكید كرد: در توزیع عادلانه ثروت، عملكرد بدی داشتیم و متأسفانه اشرافیت مجددا بر جامعه غلبه كرده است.

حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم با اشاره به رویكرد متفكران معاصر جهان اسلام اظهار داشت: توسعه در مفهوم اسلامی یك مبحث ذو ابعاد است؛ توسعه بدون علم ممكن نیست. توسعه نیازمند دانش بنیان شدن است و اسلام هم بسیار بر اهمیت علم نافع تاكید دارد و ارزش عالم. چیزی نزدیك به چهار هزار روایت در ارزش علم و عالم داریم. نكته دیگر رابطه توسعه و عدالت است. برخی معتقدند توسعه در آغاز با عدالت تضاد دارد و در ابتدای دستیابی به توسعه ناگزیریم عدالت را نادیده بگیریم. ولی سرریز توسعه دست یافتن به عدالت خواهد شد ولی تجربه تاریخی چنین چیزی را هم ثابت نمی كند.

مصباحی مقدم تاكید كرد: باید بدانیم كه تركیب توسعه و عدالت و گذر توسعه از معبر عدالت، راه درست است. بدون این امكان ندارد و باید بشدت ابراز تأسف كنم از اینكه اقتصاد ما بعد از پیروزی انقلاب از عدالت بسیار فاصله گرفته است.

این استاد اقتصاد با اشاره به اینكه «ما در توزیع فرصت ها و بخصوص توزیع عادلانه ثروت عملكرد بدی داشتیم»، اظهار داشت: متأسفانه اشرافیت مجددا بر جامعه غلبه كرده است و آثار آن در حال نمایان شدن است.

وی با اشاره به مبحث «توسعه و معنویت» اظهار داشت: در مفهوم غربی توسعه، ارتباط توسعه و معنویت وجود ندارد. هرچند آنها هم معنویت دارند، اما نه به شكل دینی. باید دانست كه ارتباط توسعه با معنویت و اخلاق در جامعه لزوم دارد. مبحث دیگری كه باید به آن توجه گردد این است كه اسلام بر توسعه فراگیر تاكید می كند كه رهبر معظم انقلاب هم به آن توجه دارند. ظرفیت موجود در منابع طبیعی ما كه شامل آب، خاك و معادن می شود؛ ما در زمینه معادن و انرژی می توانیم اقدامات مؤثری انجام دهیم اما متأسفانه تابحال نتوانسته ایم. اتلاف انرژی در ایران غوغا و دردآور است. پیش بینی های من این است كه با بهره گیری صحیح از منابع نفتی و انرژی می توانیم طی دو تا سه دهه به توسعه برسیم.

استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) درباره موانع توسعه اظهار داشت: الگوی زیگزاگی كه ما در حوزه اقتصاد پیش گرفتیم و گاهی گرایش به راست داشتیم و گاهی به چپ، نبود نگاه توسعه محور و بلند، عدم عزم ملی، عدم اقدام جهادی و همگانی و سوءمدیریت از دیگر عواملی است كه باید به آن اشاره نمود.
وی در انتهای سخنان خود تاكید كرد كه ایران با همین وضعیت آب و خاك، بر اساس گزارش های علمی ظرفیت آب و غذا دادن به 300میلیون نفر جمعیت را دارد.

**عزتی: پنج متفكر تنها وارد عرصه بایدها و نبایدهای نظام اقتصادی اسلام شدند
دكتر مرتضی عزتی، رئیس انجمن علمی اقتصاد اسلامی هم در این میزگرد با اشاره به دیدگاه های پنج متفكر اسلامی در زمینه نسبت اسلام و توسعه اقتصادی اظهار داشت: شهید صدر تاكید زیادی بر آزادی دارد، شهید مطهری تاكید ویژه ای روی اخلاق اقتصادی داشتند و بحث عدالت را مطرح می كردند. امام موسی صدر، هم در حوزه اقتصاد اقدام محور بودند و به صورت فردی عمل می كردند. ایشان نهادسازی هایی داشتند، آن هم نه در سطح حكومت بلكه در سطح اجتماع؛ آن هم ذیل حكومتی كه دست غیرمسلمانان بود.

وی تاكید كرد: همه این بزرگان بر عدالت، رشد اقتصادی، رفع فقر و مشابه اینها در دیدگا ه های خود تاكید داشتند. اگر مباحث مربوط به توسعه را به دسته بحث های فلسفی، ایدئولوژیك و هنجاری، بحث های مربوط به دانش اقتصاد و دانستنی های اقتصادی، روابط علی و معلولی و همینطور مباحث مربوط به سیاستگذاری تقسیم نماییم، این بزرگواران همگی در دسته اول وارد شده اند و از این سخن گفته اند كه با تشكیل نظام اسلامی، هدف در حوزه اقتصاد چیست ولی تخصص لازم را برای ورود به دیگر عرصه ها نداشتند.

**دادگر تاكید كرد: اسلام و بزرگان دینی بسترساز توسعه
دیگر عضو حاضر در این میزگرد، دكتر یدالله دادگر عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود كه در سخنانی با اشاره به اینكه «توسعه نیازمند عوامل مستقیم، ابزار، مدیریت، تئوری، سیاسگذاری و برنامه ریزی است»، اظهار داشت: اما در توسعه علاوه بر اینها عوامل مكمل و بسترهایی هم هستند كه هرچند مستقیما اقتصادی نیستند ولی بشدت روی اقتصاد مؤثرند. نهادهایی چون فضای فرهنگی عقلانی سالم، سیستم حقوقی سالم و صالح و بدور از فساد، حكومت بهینه و رو به بهبود كه بتواند حكمرانی مطلوبی بر جامعه داشته باشد، عواملی هستند كه بر توسعه اقتصادی تأثیر بسزایی دارند و بسترساز توسعه هستند.

وی بزرگان دینی را در شكل گیری این بسترها دارای نقش دانست و اظهار داشت: این بزرگواران كه در این همایش بر تفكرات آنها دقیق شده ایم، در این حوزه ها ورود كرده اند. نباید از آنها انتظار داشت كه وارد چارچوب های اقتصادی روز شده باشند چون كه تخصص لازم آن را هم نداشته اند. حتی امام موسی صدر هم كه اقتصاد خوانده و لیسانسی از اقتصاد داشته، وارد این حوزه ها نشده است.

وی با اشاره به شهید آیت الله محمدباقر صدر كه از میان علمای معاصر دینی بیشترین ورود را به بحث اقتصادی داشته است، اظهار داشت: ایشان بشدت معتقدند كه اسلام تربیت می كند و تاكید دارد كه «الدین ثوره» یعنی می گوید دین انقلاب است، علم نیست. از این منظر، نباید انتظار داشته باشیم كه علم اقتصاد اسلامی درست شود. شهید صدر تاكید دارد كه اقتصاد اسلام یك مذهب و چارچوب است نه یك علم.

دادگر تاكید كرد: بزرگان ما می توانند آن گرمای اخلاقی و انسانی و اندیشه ای را برای توسعه همراه كنند و پشتیبان توسعه باشند. انتظار نیست بیایند مستقیم وزارت اقتصاد را در اختیار بگیرند. بعد تربیتی و تبیین قواعد و بایدها و نبایدها و ساختن نهادها برعهده بزرگان دین است.

میرگزد پایانی این همایش، با پرسش های حاضران و پاسخ های سخنرانان به پایان رسید.

**اداره كل اخبار چند رسانه ای**ایرناپلاس**


1397/04/12
21:33:11
5.0 / 5
4890
تگهای خبر: ارز , اقتصاد , انرژی , بازار
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد نظریه پرداز های انقلاب بستر توسعه را در قانون اساسی طراحی كردند
نظر شما در مورد نظریه پرداز های انقلاب بستر توسعه را در قانون اساسی طراحی كردند
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۶ بعلاوه ۳